پیشینه مذهبی استان قم
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | |||
+ | ناحيه قم در گذشته به صورت قلعه و روستا بوده است و در بسيارى از اين قلعهها و روستاها حتى تا قرن سوم هجرى آتشكدههايى روشن بوده است. براى نمونه در جمكران كه دوازده محله داشت در هر محله آتشكدهاى وجود داشت. | ||
+ | |||
+ | در ابرشتيجان شانزده آتشكده وجود داشت. در ممجان نيز آتشكدهاى بود كه مسلمانان بعدها آن را خراب كردند و جاى آن اولين مسجد را در قم بنا نهادند. در مزديجان آتشكده كهنه و ديرينهاى بود كه «بيرون تركى» امير قم در سنه 288 ه .ق، پس از تصرف اين قريه، آتشكده را خراب و آتش آن را فرونشاند. آتشكده بزرگ قم كه امروز بازماندههاى آن بر روى تپهاى معروف به «كل دختر»، در آستانه ورود به دشت قم از سمت جاده اراك قرار دارد، بنابر نقل افسانهها، به دست كيخسرو ساخته شده است. | ||
+ | |||
+ | بنابراين به طور قطع قبل از اسلام مردم قم مانند ساير نقاط ايران زرتشتى بودهاند. علاوه بر اين، تعدادى يهودى نيز در قم زندگى مىكردند. | ||
+ | |||
+ | با فتح ايران توسط مسلمين، قم نيز در سال 22 ه .ق به دست ابوموسى اشعرى فتح گرديد (برخى نيز فتح قم را به احنف بن قيس نسبت مىدهند). | ||
+ | |||
+ | مسلمانان عرب اشعرى پس از ورود به قم و سكنى گزيدن در اين سرزمين، نقش مهمى را در پذيرفتن اسلام و گرايش ساكنان اين منطقه به تشيع ايفا نمودند كه در اين ميان، موسى بن عبدالله بن سعد اشعرى نقش برجستهاى به عهده داشت. | ||
+ | |||
+ | به طور كلى مردم قم در اواخر قرن اول هجرى، دين اسلام را همراه با مذهب تشيع به طور قطع پذيرفته بودند. حقيقت يا نزديك به حقيقت اين است كه وقتى اشعريها و ديگر قبايل عرب به قم آمدند؛ يا بهتر بگوييم، به قم پناه آوردند (همانطور كه جمعى از آنان، به نقاط ديگر ايران هم مهاجرت كردند يا پناه بردند) مردم قم كه به احتمال قوى بسيارى از آنان، دين مبين اسلام را پذيرفته بودند، پس از آنكه، اطمينان پيدا كردند كه از ناحيه ميهمانان؛ ناراحتى و آسيبى به شهرشان نخواهد رسيد؛ آنان را پذيرفتند و در اكرامشان كوشيدند و زمين و آب و بذر در اختيارشان گذاشتند. رفته رفته در اثر مرور زمان اين اقوام مهاجر جزء ساكنان اصلى شدند و به زبان ايشان سخن گفتند و حتى زبان خود را فراموش كردند و به آداب و رسومِ مردم اصلى عمل كردند و اين امرى است كه شايد در عموم شهرهاى ايران، بلكه در عموم شهرهاى معروف جهان، كه افرادى از اقوام ديگر در آنها توطن اختيار كردند صدق بكند. | ||
+ | |||
+ | مردم قم به عنوان تنها شهرى كه قرنها با تشيع و ولايت همراه بود لحظهاى در طول تاريخ درخشان خويش از اهل بيت عليهمالسلام جدا نگشته و در زير تمامى فشارها و خفقانها، نداى تشيع را سر داده و بىباكانه به دفاع از آن برخاستند. | ||
+ | |||
+ | محبت و علاقه مردم قم به خاندان اهل بيت عليهمالسلام در تاريخ تشيع معروف بوده است تا جايى كه ائمه اطهار به تمجيد و تعريف قمىها پرداخته و اين شهر را خانه خود دانستهاند. | ||
+ | |||
+ | در همين راستا، چند تن از نويسندگان معتبر از جمله ياقوت حموى همه مردم قم را شيعه دانسته و درباره آنان آورده است: | ||
+ | |||
+ | «و اَهْلُها كُلُّهُم شيعةٌ اماميه». | ||
+ | |||
+ | در حالى كه عموم مردم ايران پس از ورود اسلام، پيرو مذهب اهل سنت بودهاند، مردم شهر قم پيرو مذهب شيعه و در ميان شهرهاى شيعه نشين از همه شاخصتر و از همه آنها در اظهار عقايد خويش بىپرواتر بودند و به همين خاطر، از سوى برخى از نويسندگان معروف از جمله مقدسى و زكريا قزوينى در معرض تهمت غالىگرى قرار گرفتهاند. | ||
+ | |||
+ | قم در آينه روايات | ||
+ | |||
+ | 1ـ عن الرضا عليهالسلام: | ||
+ | |||
+ | «اِنّ للجنّة ثمانيةَ ابواب و لاهل قم واحدٌ منها فطوبى لهم، ثمّ طوبى لهم، ثمّ طوبى لهُم.» | ||
+ | |||
+ | از امام رضا عليهالسلام روايت شده كه فرمودهاند: | ||
+ | |||
+ | «بهشت را هشت در است و يكى از آن درها براى مردم قم است خوشا به حال آنان، خوشا به حال آنان و خوشا به حال آنان». | ||
+ | 2ـ عن الصادق عليهالسلام قال: | ||
+ | |||
+ | «اِنّ لَعلى قُم مَلكا رَفرَفَ عليها بجناحيه لايريدها جبار بسوء الاّ اذابَهالله كذوب الملح فى الماء. ثمّ اشار الى عيسى بن عبدالله فقال سلامالله على اهل قم، يسقىالله بلادهم الغيث و ينزل الله عليهم البركات و يبدّلالله سيئاتهم حسنات، هم اهل ركوع و سجود و قيام و قعود، هم الفقهاء العلماء الفهماء، هم اهل الدّراية و الرّواية و حسن العبادة.» | ||
+ | |||
+ | از امام صادق عليهالسلام روايت شده است كه فرمود: | ||
+ | |||
+ | «به درستى كه بر قم فرشتهاى مأمور است كه بالهاى خود را بر آن گسترده، هيچ جبار گردنكشى قصد سوئى درباره آنها نمىكند مگر آنكه خداوند مانند نمك كه در آب حل مىشود او را هلاك مىگرداند. پس اشاره فرمود به سوى عيسى بن عبدالله و فرمود سلام خداوند بر اهل قم، خداوند بلاد آنان را از باران رحمتش سيراب گرداند و بركاتش را بر آنان فرود آورد و بديهاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آنان اهل ركوع و سجود و قيام و قعود هستند. آنان فقيهان، عالمان و هوشمندانند. آنان اهل بينش و روايت و عبادت نيكو هستند». | ||
+ | |||
+ | 3ـ از امام رضا عليهالسلام روايت است كه فرموده است: | ||
+ | |||
+ | «اذا عَمَّت البلدانَ الفِتَنُ فَعَليكم بِقُم و حَواليها و نواحيها فانّ البَلاءَ مدفوعٌ عَنها.» | ||
+ | |||
+ | «هنگامى كه فتنهها تمام شهرها را فرا گرفت بر شما باد كه به قم و حوالى و نواحى آن رو آوريد زيرا بلا از قم برداشته شده است.» | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:پیشینه مذهبی]] | [[رده:پیشینه مذهبی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۲۴
ناحيه قم در گذشته به صورت قلعه و روستا بوده است و در بسيارى از اين قلعهها و روستاها حتى تا قرن سوم هجرى آتشكدههايى روشن بوده است. براى نمونه در جمكران كه دوازده محله داشت در هر محله آتشكدهاى وجود داشت.
در ابرشتيجان شانزده آتشكده وجود داشت. در ممجان نيز آتشكدهاى بود كه مسلمانان بعدها آن را خراب كردند و جاى آن اولين مسجد را در قم بنا نهادند. در مزديجان آتشكده كهنه و ديرينهاى بود كه «بيرون تركى» امير قم در سنه 288 ه .ق، پس از تصرف اين قريه، آتشكده را خراب و آتش آن را فرونشاند. آتشكده بزرگ قم كه امروز بازماندههاى آن بر روى تپهاى معروف به «كل دختر»، در آستانه ورود به دشت قم از سمت جاده اراك قرار دارد، بنابر نقل افسانهها، به دست كيخسرو ساخته شده است.
بنابراين به طور قطع قبل از اسلام مردم قم مانند ساير نقاط ايران زرتشتى بودهاند. علاوه بر اين، تعدادى يهودى نيز در قم زندگى مىكردند.
با فتح ايران توسط مسلمين، قم نيز در سال 22 ه .ق به دست ابوموسى اشعرى فتح گرديد (برخى نيز فتح قم را به احنف بن قيس نسبت مىدهند).
مسلمانان عرب اشعرى پس از ورود به قم و سكنى گزيدن در اين سرزمين، نقش مهمى را در پذيرفتن اسلام و گرايش ساكنان اين منطقه به تشيع ايفا نمودند كه در اين ميان، موسى بن عبدالله بن سعد اشعرى نقش برجستهاى به عهده داشت.
به طور كلى مردم قم در اواخر قرن اول هجرى، دين اسلام را همراه با مذهب تشيع به طور قطع پذيرفته بودند. حقيقت يا نزديك به حقيقت اين است كه وقتى اشعريها و ديگر قبايل عرب به قم آمدند؛ يا بهتر بگوييم، به قم پناه آوردند (همانطور كه جمعى از آنان، به نقاط ديگر ايران هم مهاجرت كردند يا پناه بردند) مردم قم كه به احتمال قوى بسيارى از آنان، دين مبين اسلام را پذيرفته بودند، پس از آنكه، اطمينان پيدا كردند كه از ناحيه ميهمانان؛ ناراحتى و آسيبى به شهرشان نخواهد رسيد؛ آنان را پذيرفتند و در اكرامشان كوشيدند و زمين و آب و بذر در اختيارشان گذاشتند. رفته رفته در اثر مرور زمان اين اقوام مهاجر جزء ساكنان اصلى شدند و به زبان ايشان سخن گفتند و حتى زبان خود را فراموش كردند و به آداب و رسومِ مردم اصلى عمل كردند و اين امرى است كه شايد در عموم شهرهاى ايران، بلكه در عموم شهرهاى معروف جهان، كه افرادى از اقوام ديگر در آنها توطن اختيار كردند صدق بكند.
مردم قم به عنوان تنها شهرى كه قرنها با تشيع و ولايت همراه بود لحظهاى در طول تاريخ درخشان خويش از اهل بيت عليهمالسلام جدا نگشته و در زير تمامى فشارها و خفقانها، نداى تشيع را سر داده و بىباكانه به دفاع از آن برخاستند.
محبت و علاقه مردم قم به خاندان اهل بيت عليهمالسلام در تاريخ تشيع معروف بوده است تا جايى كه ائمه اطهار به تمجيد و تعريف قمىها پرداخته و اين شهر را خانه خود دانستهاند.
در همين راستا، چند تن از نويسندگان معتبر از جمله ياقوت حموى همه مردم قم را شيعه دانسته و درباره آنان آورده است:
«و اَهْلُها كُلُّهُم شيعةٌ اماميه».
در حالى كه عموم مردم ايران پس از ورود اسلام، پيرو مذهب اهل سنت بودهاند، مردم شهر قم پيرو مذهب شيعه و در ميان شهرهاى شيعه نشين از همه شاخصتر و از همه آنها در اظهار عقايد خويش بىپرواتر بودند و به همين خاطر، از سوى برخى از نويسندگان معروف از جمله مقدسى و زكريا قزوينى در معرض تهمت غالىگرى قرار گرفتهاند.
قم در آينه روايات
1ـ عن الرضا عليهالسلام:
«اِنّ للجنّة ثمانيةَ ابواب و لاهل قم واحدٌ منها فطوبى لهم، ثمّ طوبى لهم، ثمّ طوبى لهُم.»
از امام رضا عليهالسلام روايت شده كه فرمودهاند:
«بهشت را هشت در است و يكى از آن درها براى مردم قم است خوشا به حال آنان، خوشا به حال آنان و خوشا به حال آنان». 2ـ عن الصادق عليهالسلام قال:
«اِنّ لَعلى قُم مَلكا رَفرَفَ عليها بجناحيه لايريدها جبار بسوء الاّ اذابَهالله كذوب الملح فى الماء. ثمّ اشار الى عيسى بن عبدالله فقال سلامالله على اهل قم، يسقىالله بلادهم الغيث و ينزل الله عليهم البركات و يبدّلالله سيئاتهم حسنات، هم اهل ركوع و سجود و قيام و قعود، هم الفقهاء العلماء الفهماء، هم اهل الدّراية و الرّواية و حسن العبادة.»
از امام صادق عليهالسلام روايت شده است كه فرمود:
«به درستى كه بر قم فرشتهاى مأمور است كه بالهاى خود را بر آن گسترده، هيچ جبار گردنكشى قصد سوئى درباره آنها نمىكند مگر آنكه خداوند مانند نمك كه در آب حل مىشود او را هلاك مىگرداند. پس اشاره فرمود به سوى عيسى بن عبدالله و فرمود سلام خداوند بر اهل قم، خداوند بلاد آنان را از باران رحمتش سيراب گرداند و بركاتش را بر آنان فرود آورد و بديهاى آنان را به خوبى مبدل گرداند. آنان اهل ركوع و سجود و قيام و قعود هستند. آنان فقيهان، عالمان و هوشمندانند. آنان اهل بينش و روايت و عبادت نيكو هستند».
3ـ از امام رضا عليهالسلام روايت است كه فرموده است:
«اذا عَمَّت البلدانَ الفِتَنُ فَعَليكم بِقُم و حَواليها و نواحيها فانّ البَلاءَ مدفوعٌ عَنها.»
«هنگامى كه فتنهها تمام شهرها را فرا گرفت بر شما باد كه به قم و حوالى و نواحى آن رو آوريد زيرا بلا از قم برداشته شده است.»