دوران جمهوری اسلامی در استان قزوین
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | == دوران جمهوری اسلامی == | ||
+ | در سال 1355 و نيمه اول سال 1356 رژيم فاسد و استبدادى محمدرضا شاه پهلوى به عنوان عامل امپرياليزم غرب، در اوج فساد و غارت ثروتهاى ملى و مردم ايران بود ولى به دور از چشم خناسّان و در ميان مردم، جريان شفاف و ريشه دار مبارزه آگاهان متقى با پيشگامى علما متعهد و آگاه به زمان ادامه داشت و رهنمودهاى امام خمينى(ره) هدايتگر اين حركت مردمى و اسلامى بود. | ||
− | + | واقعه شهادت آية الله حاج سيد مصطفى خمينى فرزند امام خمينى(ره) در آذرماه 1356 در نجف، و پخش نوار سخنرانى هدايتگر و تاريخى امام در حوزهها و مراكز آموزش عالى و بازار، موجب احياء محبت امام در دلهاى ايرانيان گرديد و نام رهبر انقلاب اسلامى را بر سر زبانها انداخت. | |
− | == دفاع | + | به مناسبت بزرگداشت شهادت حاج سيد مصطفى، در قم و شهرهاى بزرگ كشور مجالس تحريم و سخنرانى برگزار گرديد و در شهر قزوين نيز روحانيت منطقه با برپايى مجالس ترحيم ياد آن شهيد را گرامى داشتند. |
+ | |||
+ | در پى درخشش شخصيت امام خمينى(ره) در ايران، رژيم شاه براى ارزيابى عملكرد مردم، مقاله توهينآميز (عليه امام) را با امضاء رشيدى مطلق در روزنامه اطلاعات درج كرد و به دنبال تظاهرات طلاب و مردم قم و تبريز به سركوب وحشيانه آن اقدام كرد در پى اين عمل در تاريخ 2/9/1356 و 7/1/1357 تظاهراتى در شهر قزوين صورت گرفت كه به اِسناد مدارك ساواك چند جام از شيشههاى شعب بانكهاى ايرانشهر، صادرات و سپه اين شهر توسط تظاهركنندگان شكسته شد و در چهلم شهداى يزد نيز در شهر قزوين تظاهراتى بر پا شد كه با حمله دژخيمان پليس بيش از چند نفر كشته و زخمى شدند. | ||
+ | |||
+ | در تاريخ 25/1/1357 طى اطلاعيه از سوى جامعه روحانيت ايران با توجه به جنايت رژيم شاه در كشتار مردم شهرهاى مختلف از جمله قزوين (كه در روز 10 فروردين 1357 به شهادت رسيده بودند.) | ||
+ | |||
+ | 19 ارديبهشت 1357 به عنوان چهلم اين عزيزان تعطيل عمومى اعلام گرديد به همين مناسبت اطلاعيهاى نيز از سوى آية الله روحانى صادر گرديد. | ||
+ | |||
+ | در اين روز مردم اقدام به تظاهرات گستردهاى كردند كه با حمله مأمورين تعدادى از تظاهر كنندگان توسط عوامل دولتى دستگير شدند. | ||
+ | |||
+ | ماه رمضان سال 1357 (كه از نيمه مرداد ماه شروع شد) مناسبترين فرصت براى روحانيون آگاه قزوين محسوب گرديد كه در قزوين، مساجد بزرگ را به كانونهاى روشنگرى جوانان پر شور و مذهبى تبديل كرده بودند. | ||
+ | |||
+ | تظاهرات عظيم و پر شورى در 20 مرداده (مصادف با ششم رمضان) روح تازهاى را به جوانان انقلابى قزوين دميد. | ||
+ | |||
+ | نوارهاى سخنرانى امام خمينى در نجف و همچنين اعلاميهاى معظمله به طور وسيع پخش گرديد و كتابهاى نويسندگان انقلابى دست به دست مىگشت. | ||
+ | |||
+ | در تاريخ 10/6/1357 در قزوين از ساعت 10 صبح در مسجد نبى معروف به مسجد شاه، گروه كثيرى اجتماع كردند و واعظى كه از تبريز آمده بود به سخنرانى پرداخت. | ||
+ | |||
+ | پس از اتمام سخنرانى، حاضران از مسجد به شاهزاده حسين رفتند و پس از برگزارى نماز جماعت در خيابان شاهرضا به حركت در آمدند و با دادن شعار از خيابان شاهرضا به خيابان مولوى رفتند و در مقابل كلانترى 2، تظاهر كنندگان با مأموران شهربانى برخورد كردند. | ||
+ | |||
+ | بر اثر درگيرى يك نفر كشته و دو نفر به سختى مجروح شدند كه به بيمارستان كوروش كبير و شاه اسماعيل منتقل شدند و تظاهرات نيز تابعد از ساعت 4 بعدازظهر ادامه داشت. | ||
+ | |||
+ | در آستانه عيد سعيد فطر، در قزوين به علت اعتراض به خشونتهاى مأموران پليس و شهادت دو تن از اهالى، بازار شهر يكپارچه تعطيل شد و همچنين به غير از نانوائىها، بقالىها و داروخانهها، تمام مغازههاى سطح شهر نيز به حال تعطيل در آمد. | ||
+ | |||
+ | در پى اين تظاهرات، نظاميان مسلح در شهر مستقر شدند و در مقابل كلانترىها و اداره شهربانى موضع گرفتند. | ||
+ | |||
+ | همچنين برگزارى نماز جماعت در كليه مساجد قزوين به دستور پليس ممنوع شد. با ادامه تظاهرات در روزهاى ديگر، بيش از 10 تن مجروح شدند كه 2 نفر از آنها در اثر جراحات وارده به فيض شهادت نايل آمدند و تظاهرات گستردهاى پس از مراسم نماز عيد در قزوين صورت گرفت. | ||
+ | |||
+ | در 16 شهريور ماه نيز اعتصاب و تظاهرات در اين شهر در جريان داشت. | ||
+ | |||
+ | بعد از اعلام حكومت نظامى و كشتار مردم تهران در ميدان ژاله (17 شهريور) در شهرهاى بزرگ كشور از جمله شهر قزوين نيز حكومت نظامى رسمى برقرار گرديد و سرتيپ معتمدى به عنوان فرماندار نظامى اين شهرستان تعيين گرديد. | ||
+ | |||
+ | رژيم شاه با تشكيل دولت شريف امامى و اجراى طرحهاى گمراه كننده قصد انحراف مسير انقلاب اسلامى را داشت كه رهنمودهاى امام خمينى و افشاگرىهاى علما و دانشجويان، موجب آگاهى مردم از دسيسههاى رژيم شد. | ||
+ | |||
+ | بعد از هجرت امام خمينى از نجف اشرف به پاريس در مهرماه 1357 مرحله ديگرى از انقلاب آغاز شد و پيامهاى امام، مرتب به دست مردم رسيد. | ||
+ | |||
+ | در تاريخ 12/7/1357 حجهالاسلام شيخ هادى باريك بين از علماى قزوين كه با رأى كميسيون امنيت اجتماعى اين شهر به دو سال تبعيد در سردشت محكوم شده بود، پس از هفت ماه تبعيد، در شعبه دوم دادگاه قزوين برائت يافت و به قزوين بازگشت و در حركتهاى مردمى نقش موثرى ايفا كرد. | ||
+ | |||
+ | با فرارسيدن سالروز جشن 2500 ساله شاهنشاهى فرماندارى قزوين طى اطلاعيهاى خبر از كشف يك محل مظنون در حوالى مدرسه شيخالاسلام خيابان سپه قزوين را داد. | ||
+ | |||
+ | در اين ايام رژيم براى تحريك نظاميان و رو در رو قرار دادن آنها با مردم، توطئهاى خائنانه طراحى كردند و طبق يك نقشه تنظيم شده عمال استبداد و مأموران ساواك به منزل چند نفر از ارتشىهاى ساكن شهر قزوين هجوم برده و در چند مورد به آتش سوزى و تخريب منازل آنان و تهديد افراد خانواده آنان دست زدند و چنين وانمود كردند كه مردم، دشمن ارتشىها هستند. | ||
+ | |||
+ | در ادامه اين توطئه ضد اطلاعات و فرماندارى نظامى خانوادههاى افراد ارتشى را مجبور به تخليه منازل مسكونى و زندگى نامناسب زير چادر با تضييقات تصنعى و نبود وسايل رفاهى نمودند تا از هر نظر براى قتل و غارت و كشتار افراد بيگناه شرايط را آماده سازند. | ||
+ | |||
+ | به دنبال اين توطئه، نظاميان خشمگين با كليه وسايل و تجهيزات و ساز و برگ وارد شهر شدند و فاجعهاى سهمگين ببار آوردند. | ||
+ | منازل بسيارى از مبارزين غارت شد و حتى بيمارستانهايى كه زخمىهاى يورشهاى قبلى در آن بسترى بودند از اين تعرض وحشيانه مصون نماند. | ||
+ | |||
+ | اما ستاد بزرگ ارتشتاران در پاسخ به اين واقع (كه در روز چهارشنبه 6/10/1357 واقع شده بود) ضمن دروغپردازى آن را منتسب به اخلالگران و عوامل حزب توده دانست. | ||
+ | |||
+ | در تاريخ 8 بهمن 1357 طى يك تظاهرات نمايشى كه توسط عوامل رژيم به نفع قانون اساسى بر پا شده بود يك نفر از مبارزان به نام نورى كاكاوند به شهادت رسيد. | ||
+ | |||
+ | در حالى كه شاه عازم فرار از كشور بود بختيار را به رياست دولت منصوب كرد. در اين زمان شهرستان قزوين را مانند همه شهرهاى ايران، تظاهرات و اعتصاب فرا گرفت و در 24 دى ماه مردم قزوين آماج تيرهاى مأموران رژيم گرديدند. | ||
+ | |||
+ | بالاخره در روز 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامى پيروز گرديد و حكومت 2500 سال شاهنشاهى به زبالهدان تاريخ انداخته شد. | ||
+ | |||
+ | ==حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون== | ||
+ | |||
+ | ===نقش مردم و نهادهاى مردمى در مبارزه با ضد انقلاب=== | ||
+ | |||
+ | با پيروزى انقلاب اسلامى كميته انقلاب اسلامى مركب از واحد انتظامات، تداركات، تبليغات، اطلاعات به سرپرستى حجهالاسلام باريك بين در شهر قزوين تشكيل شد. | ||
+ | |||
+ | كميته انقلاب با تشكيلات خود توانست تعدادى از ساواكىها و تعدادى از قاچاقچيان را دستگير كند. | ||
+ | در همين اوقات معتمدى فرماندار نظامى شهر قزوين دستگير و به تهران انتقال داده شد و سرتيپ نعمت الله معتمدى، همراه با سرتيپ منوچهر ملك كه در سمت فرماندار و معاون فرماندار نظامى قزوين حتى از له كردن زن و بچه در زير چرخهاى سنگين تانك كوتاهى نكرد در ساعت 2 و 44 دقيقه روز اسفند 1357 به حكم دادگاه انقلاب تيرباران گرديد. | ||
+ | |||
+ | همچنين گروهبان حسين كربلايى، درجه دارى كه در واقعه خونين قزوين با خودروى ارتش، 4 كودك را در صف نفت زير گرفت و به شهادت رساند به اعدام محكوم گرديد. | ||
+ | |||
+ | بدين ترتيب مردم قزوين توانستند در بحبوحه روزهاى پس از پيروزى انقلاب، نظم و امنيت را در شهرستان قزوين حاكم كنند. | ||
+ | |||
+ | ==نماز جمعه== | ||
+ | |||
+ | به دنبال پيروزى انقلاب اسلامى و به موازات استقرار نهادهاى انقلابى در قزوين مردم قزوين به منظور اقامه نماز جمعه در شهر طومارى تهيه و از امام امت در خواست امام جمعه نمودند و حجهالاسلام حاج شيخ هادى باريكبين از سوى امام خمينى(ره) به عنوان امام جمعه قزوين منصوب شد. | ||
+ | |||
+ | در حال حاضر در 9 نقطه استان نماز جمعه توسط علما و فضلاى بزرگوار منصوب از جانب مقام معظم رهبرى برگزار مىگردد و سنگرهاى نماز جمعه از دير باز تاكنون شاهد حضور گسترده مردم هميشه در صحنه استان است. | ||
+ | |||
+ | اسامى ديگر ائمه جمعه استان عبارت است از: | ||
+ | |||
+ | آبيك: حجت الاسلام سيد ابوتراب موسوى، | ||
+ | |||
+ | آوج: حجت الاسلام محمد تقى بهبودى، | ||
+ | |||
+ | اسفرورين: حجت الاسلام سيد محمد هادى موسوى قافله باشى، | ||
+ | |||
+ | اقباليه: حجت الاسلام سيد مرتضى فاطميان، | ||
+ | |||
+ | بوئين زهرا: حجت الاسلام سيد مرتضى صفايى، | ||
+ | |||
+ | تاكستان: حجت الاسلام على اسلامى، | ||
+ | |||
+ | رودبار الموت: حجت الاسلام سيد ضياء حسينى، | ||
+ | |||
+ | شهر الوند: حجت الاسلام على عادلپور، | ||
+ | |||
+ | قزوين: حجت الاسلام هادى باريك بين، | ||
+ | |||
+ | محمديه (زيبا شهر): حجت الاسلام سيد حسن موسوى موينى. | ||
+ | |||
+ | ==دفاع مقدّس== | ||
+ | |||
+ | همزمان با آغاز جنگ تحميلى از سوى استكبار جهانى و تجاوز رژيم صدام به خاك كشور اسلامى، مردم استان قزوين نيز مانند ديگر امت ايثارگر و قهرمان راهى جبهههاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با نيروهاى بعثى پرداختند. | ||
+ | |||
+ | از ابتداى جنگ تحميلى تا پايان آن مردم قزوين 2960 شهيد، 6493 جانباز، 642 آزاده تقديم اسلام و انقلاب اسلامى نمودند كه تعداد 68 تن از شهداى اين استان از طلاب حوزه علميه مىباشند. | ||
+ | |||
+ | اسامى تعدادى از سرداران و فرماندهان شهيد اين استان عبارتند از: | ||
+ | |||
+ | رديفنام و نام خانوادگىمسئوليتمحل شهادت | ||
+ | |||
+ | 1رضا حسنپورقائم مقام لشگر 17 علىبنابيطالبجزيره مجنون | ||
+ | |||
+ | 2احمد الهيارىمسئول محور لشگر8سردشت | ||
+ | |||
+ | 3مهدى شالبافمسئول گردان لشگر17جزيره مجنون | ||
+ | |||
+ | 4محمدحسن اكبرىمسئول گردان لشگر17شلمچه | ||
+ | |||
+ | 5مسعود پرويزىمسئول گردان لشگر17شلمچه | ||
+ | |||
+ | 6سيدعلى اكبر حاج سيدجوادىمسئول گردان لشگر17شلمچه | ||
+ | |||
+ | 7على اكبر رضائىمسئول گردان حضرت زهرا عليهاالسلامـ | ||
+ | |||
+ | 8اصغر نجفىمعاون گردان لشگر31فاو | ||
+ | |||
+ | 9حسينعلى آرامشمعاون گردان تيپ المهدىشوش | ||
+ | |||
+ | 10على شالىمسئول اطلاعات لشگر17مهران | ||
+ | |||
+ | 11محسن بلنديانمسئول بهدارىخاك عراق | ||
+ | |||
+ | 12عبدالحسين مشاطانمسئول مهندسى رزمىجزيره مجنون | ||
+ | |||
+ | 13ابوالقاسم وطنپورمسئول اطلاعات عمليات محورـ | ||
+ | |||
+ | 14هادى انصاريانمسئول ادوات تيپ ذوالفقارشلمچه | ||
+ | |||
+ | 15سيد نورالدين ابراهيمىجانشين لجستيك سپاه مهابادمهاباد | ||
+ | |||
+ | 16حفظ اله عابدينىمعاون عمليات سپاه بانهبانه | ||
+ | |||
+ | 17عبدالحسين قنبرىجانشين اطلاعات تيپ الهادىرقابيه | ||
+ | |||
+ | 18حميد قزوينىمعاون گردان لشگر27اسلام آباد | ||
+ | |||
+ | 19رجبعلى بهتوئىمعاون گردان امام رضا عليهالسلامجزيره مجنون | ||
+ | |||
+ | 20صفر اسماعيلىمعاون گردان لشگر 10تپه شيخ محمد | ||
+ | |||
+ | مأخذ: بنياد شهيد انقلاب اسلامى استان قزوين. | ||
+ | |||
+ | شورش و اغتشاش مرداد ماه سال 1373 | ||
+ | |||
+ | با ارائه لايحه استان شدن قزوين و ردّ لايحه از سوى مجلس شوراى اسلامى، طى آن گروهى از مردم منطقه نسبت به اين اقدام مجلس اعتراض كردند. طرفداران استان شدن قزوين با سردادن شعارهايى اين منطقه را واجد استعدادهاى لازم براى ارتقاء به سطح استان معرفى كرده و به رأى نمايندگان مجلس شوراى اسلامى اعتراض داشتند. بيشتر اجتماعات مردم در مركز شهر و اطراف منزل امام جمعه و فرماندارى شهرستان صورت گرفت. | ||
+ | |||
+ | همزمان با اجتماع معترضين به رد لايحه مذكور، تعدادى از عناصر افراطى با حمله به مغازهها، بانكها و چندين ساختمان سبب وارد آمدن خساراتى به آنها شدند. گزارش خبرنگاران حاكى از آن بود كه در حاليكه مردم سعى داشتند، با تجمع و راهپيمائى آرام خواست خود مبنى بر تبديل قزوين به استان را اعلام نمايند تعدادى عناصر افراطى با حمله به اماكن عمومى، ساختمان چند بانك و اداره را به آتش كشيده و به غارت اموال عمومى و مغازهها پرداختند. در طى اين درگيرىها 20 نفر از افراد دستگير شدند كه پس از بازجويى 10 نفر از آنها آزاد گرديدند. | ||
+ | |||
+ | در بازجويى از افراد دستگير شده فاش شد كه اكثر آنها داراى سابقه شرارت و فساد اخلاقى بوده و يا اينكه گروهى از آنها اصلا ساكن قزوين نيستند. مردم مسلمان قزوين در واكنش به تحركات ماجراجويان كه خواسته قانونى آنها را لوث كرده بودند، با راهپيمايى در خيابانهاى شهر از مسئولان خواستار برخورد قاطع با افراد برهم زننده نظم عمومى شدند. رسانههاى گروهى صهيونيستى و غربى ضمن پخش اخبار پيرامون حوادث قزوين نارضايتى مردم از اوضاع اقتصادى، اجتماعى و سياسى را به عنوان علل اين حوادث مىشمردند. | ||
+ | |||
+ | ==مشاركت سياسى== | ||
+ | |||
+ | نظام سياسى به عنوان مجموعهاى به هم پيوسته از نقشهاى سياسى به عنوان يكى از عناصر مهم نظام اجتماعى محسوب مىشود. يكى از مهمترين عوامل تشكيل دهنده شرايط سياسى، مشاركت در امور سياسى بوده و نماد اصلى مشاركت سياسى انتخابات مىباشد. | ||
+ | |||
+ | مردم استان قزوين مانند ساير مردم ايران اسلامى در تمامى صحنههاى انقلاب حضور چشمگيرى داشتهاند. پس از پيروزى انقلاب اسلامى، مردم اين استان با حضور گسترده خود در راه پيمايىها و انتخابات دين خود را نسبت به انقلاب و نظام ادا نمودهاند. هر چند آمار دقيقى از آراء و ميزان مشاركت مردم اين استان در دست نيست و همواره آراء اين استان جزء تهران محاسبه گرديده است، اما محاسبه ميزان مشاركت مردم اين استان از روى آمار موجود حكايت از حضور گسترده آنها در صحنه دارد، به گونهاى كه در هشتمين دوره رياست جمهورى 8/74 درصد واجدين شرايط پاى صندوقهاى راى حاضر شدهاند. | ||
+ | |||
+ | مشاركت مردمى در انتخابات مجلس شوراى اسلامى نيز حكايت از حضور چشمگير مردم در صحنه دارد. در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت سياسى 80 درصد، در دومين دوره 84 درصد، در سومين دوره 18/65 درصد، در چهارمين دوره 02/67 درصد، پنجمين دوره 48/72 درصد و در ششمين دوره 45/67 درصد بوده است. | ||
+ | |||
+ | ميزان مشاركت مردم استان قزوين در انتخابات دورههاى مختلف مجلس شوراى اسلامى | ||
+ | |||
+ | دورهجمعيت واجدشرايط راىدادنكل آراءميزانمشاركت(درصد) | ||
+ | |||
+ | اول596/297290/23880 | ||
+ | |||
+ | دوم697/339393/28584 | ||
+ | |||
+ | سوم312/424546/27618/65 | ||
+ | |||
+ | دورهجمعيت واجدشرايط راىدادنكل آراءميزانمشاركت(درصد) | ||
+ | |||
+ | چهارم510/480033/32202/67 | ||
+ | |||
+ | پنجم436/577518/41848/72 | ||
+ | |||
+ | ششم973/649407/43845/67 | ||
+ | |||
+ | در ذيل با گذرى بر شش دوره مجلس شوراى اسلامى تاريخ شروع و پايان هر دوره، اسامى نمايندگان استان و محل انتخاب آنان مورد بررسى قرار مىگيرد. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره اول | ||
+ | |||
+ | دوره اول مجلس در تاريخ 7 خرداد 1359 آغاز به كار كرد و افراد زير به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ سيد عباس ابوترابى فرد قزوين | ||
+ | |||
+ | 2ـ علىاكبر حميدزاده گيوى بوئين زهرا آوج | ||
+ | |||
+ | 3ـ قهرمان رحمانى تاكستان | ||
+ | |||
+ | اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره دوم | ||
+ | |||
+ | دوره دوم مجلس در تاريخ 7 خرداد 1363 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ احمد عزيزى قزوين | ||
+ | |||
+ | 2ـ سيد عبدالله هجرتى قزوين | ||
+ | |||
+ | 3ـ على اكبر حميدزاده بوئين زهرا و آوج | ||
+ | |||
+ | 4ـ سيد حسين محمدى تاكستان | ||
+ | |||
+ | دوره دوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد ماه 1367 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره سوم | ||
+ | |||
+ | دوره سوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1367 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ سيد عبدالله هجرتى قزوين | ||
+ | |||
+ | 2ـ احمد عزيزى قزوين | ||
+ | |||
+ | 3ـ قهرمان رحمانى تاكستان | ||
+ | |||
+ | 4ـ عباس ميرزا ابوطالبى بوئين زهرا و آوج | ||
+ | |||
+ | اين دوره از مجلس در تاريخ 6 خرداد ماه 1371 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره چهارم | ||
+ | |||
+ | چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1371 آغاز شد و افراد ذيل به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ سيد فتاح مرتضوى قزوين | ||
+ | |||
+ | 2ـ سيد احمد نصرى قزوين | ||
+ | |||
+ | 3ـ رجب رحمانى تاكستان | ||
+ | |||
+ | 4ـ مجيد نادرى بوئين زهرا آوج | ||
+ | |||
+ | چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1375 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره پنجم | ||
+ | |||
+ | پنجمين دوره مجلس در تاريخ 12 خرداد 1375 آغاز شد و افراد ذيل به مجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ حسين زاجكانيها قزوين | ||
+ | |||
+ | 2ـ سيد فتاح مرتضوى قزوين | ||
+ | |||
+ | 3ـ رجب رحمانى تاكستان | ||
+ | |||
+ | 4ـ غلام عباس آقاعليخانى بوئين زهرا آوج | ||
+ | |||
+ | پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1379 پايان يافت. | ||
+ | |||
+ | ـ دوره ششم | ||
+ | |||
+ | ششمين دورهمجلس درتاريخ 7خرداد 1379گشايش يافت وافراد زير بهمجلس راه يافتند: | ||
+ | |||
+ | 1ـ قدرت الله عليخانى بوئين زهرا و آوج | ||
+ | |||
+ | 2ـ رجب رحمانى تاكستان | ||
+ | |||
+ | 3ـ سيدناصر قوامى قزوين | ||
+ | |||
+ | 4ـ سيد محمد حسن ابوترابى فرد قزوين | ||
+ | |||
+ | ـ دوره هفتم | ||
+ | |||
+ | نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى): | ||
+ | |||
+ | 1ـ قدرت الله عليخانى بوئين زهرا و آوج | ||
+ | |||
+ | 2ـ رجب رحمانى تاكستان | ||
+ | |||
+ | 3ـ سيد محمدحسن ابوترابى فرد قزوين | ||
+ | |||
− | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:دوران جمهوری اسلامی]] | [[رده:دوران جمهوری اسلامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۲
محتویات |
دوران جمهوری اسلامی
در سال 1355 و نيمه اول سال 1356 رژيم فاسد و استبدادى محمدرضا شاه پهلوى به عنوان عامل امپرياليزم غرب، در اوج فساد و غارت ثروتهاى ملى و مردم ايران بود ولى به دور از چشم خناسّان و در ميان مردم، جريان شفاف و ريشه دار مبارزه آگاهان متقى با پيشگامى علما متعهد و آگاه به زمان ادامه داشت و رهنمودهاى امام خمينى(ره) هدايتگر اين حركت مردمى و اسلامى بود.
واقعه شهادت آية الله حاج سيد مصطفى خمينى فرزند امام خمينى(ره) در آذرماه 1356 در نجف، و پخش نوار سخنرانى هدايتگر و تاريخى امام در حوزهها و مراكز آموزش عالى و بازار، موجب احياء محبت امام در دلهاى ايرانيان گرديد و نام رهبر انقلاب اسلامى را بر سر زبانها انداخت.
به مناسبت بزرگداشت شهادت حاج سيد مصطفى، در قم و شهرهاى بزرگ كشور مجالس تحريم و سخنرانى برگزار گرديد و در شهر قزوين نيز روحانيت منطقه با برپايى مجالس ترحيم ياد آن شهيد را گرامى داشتند.
در پى درخشش شخصيت امام خمينى(ره) در ايران، رژيم شاه براى ارزيابى عملكرد مردم، مقاله توهينآميز (عليه امام) را با امضاء رشيدى مطلق در روزنامه اطلاعات درج كرد و به دنبال تظاهرات طلاب و مردم قم و تبريز به سركوب وحشيانه آن اقدام كرد در پى اين عمل در تاريخ 2/9/1356 و 7/1/1357 تظاهراتى در شهر قزوين صورت گرفت كه به اِسناد مدارك ساواك چند جام از شيشههاى شعب بانكهاى ايرانشهر، صادرات و سپه اين شهر توسط تظاهركنندگان شكسته شد و در چهلم شهداى يزد نيز در شهر قزوين تظاهراتى بر پا شد كه با حمله دژخيمان پليس بيش از چند نفر كشته و زخمى شدند.
در تاريخ 25/1/1357 طى اطلاعيه از سوى جامعه روحانيت ايران با توجه به جنايت رژيم شاه در كشتار مردم شهرهاى مختلف از جمله قزوين (كه در روز 10 فروردين 1357 به شهادت رسيده بودند.)
19 ارديبهشت 1357 به عنوان چهلم اين عزيزان تعطيل عمومى اعلام گرديد به همين مناسبت اطلاعيهاى نيز از سوى آية الله روحانى صادر گرديد.
در اين روز مردم اقدام به تظاهرات گستردهاى كردند كه با حمله مأمورين تعدادى از تظاهر كنندگان توسط عوامل دولتى دستگير شدند.
ماه رمضان سال 1357 (كه از نيمه مرداد ماه شروع شد) مناسبترين فرصت براى روحانيون آگاه قزوين محسوب گرديد كه در قزوين، مساجد بزرگ را به كانونهاى روشنگرى جوانان پر شور و مذهبى تبديل كرده بودند.
تظاهرات عظيم و پر شورى در 20 مرداده (مصادف با ششم رمضان) روح تازهاى را به جوانان انقلابى قزوين دميد.
نوارهاى سخنرانى امام خمينى در نجف و همچنين اعلاميهاى معظمله به طور وسيع پخش گرديد و كتابهاى نويسندگان انقلابى دست به دست مىگشت.
در تاريخ 10/6/1357 در قزوين از ساعت 10 صبح در مسجد نبى معروف به مسجد شاه، گروه كثيرى اجتماع كردند و واعظى كه از تبريز آمده بود به سخنرانى پرداخت.
پس از اتمام سخنرانى، حاضران از مسجد به شاهزاده حسين رفتند و پس از برگزارى نماز جماعت در خيابان شاهرضا به حركت در آمدند و با دادن شعار از خيابان شاهرضا به خيابان مولوى رفتند و در مقابل كلانترى 2، تظاهر كنندگان با مأموران شهربانى برخورد كردند.
بر اثر درگيرى يك نفر كشته و دو نفر به سختى مجروح شدند كه به بيمارستان كوروش كبير و شاه اسماعيل منتقل شدند و تظاهرات نيز تابعد از ساعت 4 بعدازظهر ادامه داشت.
در آستانه عيد سعيد فطر، در قزوين به علت اعتراض به خشونتهاى مأموران پليس و شهادت دو تن از اهالى، بازار شهر يكپارچه تعطيل شد و همچنين به غير از نانوائىها، بقالىها و داروخانهها، تمام مغازههاى سطح شهر نيز به حال تعطيل در آمد.
در پى اين تظاهرات، نظاميان مسلح در شهر مستقر شدند و در مقابل كلانترىها و اداره شهربانى موضع گرفتند.
همچنين برگزارى نماز جماعت در كليه مساجد قزوين به دستور پليس ممنوع شد. با ادامه تظاهرات در روزهاى ديگر، بيش از 10 تن مجروح شدند كه 2 نفر از آنها در اثر جراحات وارده به فيض شهادت نايل آمدند و تظاهرات گستردهاى پس از مراسم نماز عيد در قزوين صورت گرفت.
در 16 شهريور ماه نيز اعتصاب و تظاهرات در اين شهر در جريان داشت.
بعد از اعلام حكومت نظامى و كشتار مردم تهران در ميدان ژاله (17 شهريور) در شهرهاى بزرگ كشور از جمله شهر قزوين نيز حكومت نظامى رسمى برقرار گرديد و سرتيپ معتمدى به عنوان فرماندار نظامى اين شهرستان تعيين گرديد.
رژيم شاه با تشكيل دولت شريف امامى و اجراى طرحهاى گمراه كننده قصد انحراف مسير انقلاب اسلامى را داشت كه رهنمودهاى امام خمينى و افشاگرىهاى علما و دانشجويان، موجب آگاهى مردم از دسيسههاى رژيم شد.
بعد از هجرت امام خمينى از نجف اشرف به پاريس در مهرماه 1357 مرحله ديگرى از انقلاب آغاز شد و پيامهاى امام، مرتب به دست مردم رسيد.
در تاريخ 12/7/1357 حجهالاسلام شيخ هادى باريك بين از علماى قزوين كه با رأى كميسيون امنيت اجتماعى اين شهر به دو سال تبعيد در سردشت محكوم شده بود، پس از هفت ماه تبعيد، در شعبه دوم دادگاه قزوين برائت يافت و به قزوين بازگشت و در حركتهاى مردمى نقش موثرى ايفا كرد.
با فرارسيدن سالروز جشن 2500 ساله شاهنشاهى فرماندارى قزوين طى اطلاعيهاى خبر از كشف يك محل مظنون در حوالى مدرسه شيخالاسلام خيابان سپه قزوين را داد.
در اين ايام رژيم براى تحريك نظاميان و رو در رو قرار دادن آنها با مردم، توطئهاى خائنانه طراحى كردند و طبق يك نقشه تنظيم شده عمال استبداد و مأموران ساواك به منزل چند نفر از ارتشىهاى ساكن شهر قزوين هجوم برده و در چند مورد به آتش سوزى و تخريب منازل آنان و تهديد افراد خانواده آنان دست زدند و چنين وانمود كردند كه مردم، دشمن ارتشىها هستند.
در ادامه اين توطئه ضد اطلاعات و فرماندارى نظامى خانوادههاى افراد ارتشى را مجبور به تخليه منازل مسكونى و زندگى نامناسب زير چادر با تضييقات تصنعى و نبود وسايل رفاهى نمودند تا از هر نظر براى قتل و غارت و كشتار افراد بيگناه شرايط را آماده سازند.
به دنبال اين توطئه، نظاميان خشمگين با كليه وسايل و تجهيزات و ساز و برگ وارد شهر شدند و فاجعهاى سهمگين ببار آوردند. منازل بسيارى از مبارزين غارت شد و حتى بيمارستانهايى كه زخمىهاى يورشهاى قبلى در آن بسترى بودند از اين تعرض وحشيانه مصون نماند.
اما ستاد بزرگ ارتشتاران در پاسخ به اين واقع (كه در روز چهارشنبه 6/10/1357 واقع شده بود) ضمن دروغپردازى آن را منتسب به اخلالگران و عوامل حزب توده دانست.
در تاريخ 8 بهمن 1357 طى يك تظاهرات نمايشى كه توسط عوامل رژيم به نفع قانون اساسى بر پا شده بود يك نفر از مبارزان به نام نورى كاكاوند به شهادت رسيد.
در حالى كه شاه عازم فرار از كشور بود بختيار را به رياست دولت منصوب كرد. در اين زمان شهرستان قزوين را مانند همه شهرهاى ايران، تظاهرات و اعتصاب فرا گرفت و در 24 دى ماه مردم قزوين آماج تيرهاى مأموران رژيم گرديدند.
بالاخره در روز 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامى پيروز گرديد و حكومت 2500 سال شاهنشاهى به زبالهدان تاريخ انداخته شد.
حوادث سياسى از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون
نقش مردم و نهادهاى مردمى در مبارزه با ضد انقلاب
با پيروزى انقلاب اسلامى كميته انقلاب اسلامى مركب از واحد انتظامات، تداركات، تبليغات، اطلاعات به سرپرستى حجهالاسلام باريك بين در شهر قزوين تشكيل شد.
كميته انقلاب با تشكيلات خود توانست تعدادى از ساواكىها و تعدادى از قاچاقچيان را دستگير كند. در همين اوقات معتمدى فرماندار نظامى شهر قزوين دستگير و به تهران انتقال داده شد و سرتيپ نعمت الله معتمدى، همراه با سرتيپ منوچهر ملك كه در سمت فرماندار و معاون فرماندار نظامى قزوين حتى از له كردن زن و بچه در زير چرخهاى سنگين تانك كوتاهى نكرد در ساعت 2 و 44 دقيقه روز اسفند 1357 به حكم دادگاه انقلاب تيرباران گرديد.
همچنين گروهبان حسين كربلايى، درجه دارى كه در واقعه خونين قزوين با خودروى ارتش، 4 كودك را در صف نفت زير گرفت و به شهادت رساند به اعدام محكوم گرديد.
بدين ترتيب مردم قزوين توانستند در بحبوحه روزهاى پس از پيروزى انقلاب، نظم و امنيت را در شهرستان قزوين حاكم كنند.
نماز جمعه
به دنبال پيروزى انقلاب اسلامى و به موازات استقرار نهادهاى انقلابى در قزوين مردم قزوين به منظور اقامه نماز جمعه در شهر طومارى تهيه و از امام امت در خواست امام جمعه نمودند و حجهالاسلام حاج شيخ هادى باريكبين از سوى امام خمينى(ره) به عنوان امام جمعه قزوين منصوب شد.
در حال حاضر در 9 نقطه استان نماز جمعه توسط علما و فضلاى بزرگوار منصوب از جانب مقام معظم رهبرى برگزار مىگردد و سنگرهاى نماز جمعه از دير باز تاكنون شاهد حضور گسترده مردم هميشه در صحنه استان است.
اسامى ديگر ائمه جمعه استان عبارت است از:
آبيك: حجت الاسلام سيد ابوتراب موسوى،
آوج: حجت الاسلام محمد تقى بهبودى،
اسفرورين: حجت الاسلام سيد محمد هادى موسوى قافله باشى،
اقباليه: حجت الاسلام سيد مرتضى فاطميان،
بوئين زهرا: حجت الاسلام سيد مرتضى صفايى،
تاكستان: حجت الاسلام على اسلامى،
رودبار الموت: حجت الاسلام سيد ضياء حسينى،
شهر الوند: حجت الاسلام على عادلپور،
قزوين: حجت الاسلام هادى باريك بين،
محمديه (زيبا شهر): حجت الاسلام سيد حسن موسوى موينى.
دفاع مقدّس
همزمان با آغاز جنگ تحميلى از سوى استكبار جهانى و تجاوز رژيم صدام به خاك كشور اسلامى، مردم استان قزوين نيز مانند ديگر امت ايثارگر و قهرمان راهى جبهههاى جنگ شدند و دوش به دوش مردم ساير شهرها و نقاط كشور به نبرد با نيروهاى بعثى پرداختند.
از ابتداى جنگ تحميلى تا پايان آن مردم قزوين 2960 شهيد، 6493 جانباز، 642 آزاده تقديم اسلام و انقلاب اسلامى نمودند كه تعداد 68 تن از شهداى اين استان از طلاب حوزه علميه مىباشند.
اسامى تعدادى از سرداران و فرماندهان شهيد اين استان عبارتند از:
رديفنام و نام خانوادگىمسئوليتمحل شهادت
1رضا حسنپورقائم مقام لشگر 17 علىبنابيطالبجزيره مجنون
2احمد الهيارىمسئول محور لشگر8سردشت
3مهدى شالبافمسئول گردان لشگر17جزيره مجنون
4محمدحسن اكبرىمسئول گردان لشگر17شلمچه
5مسعود پرويزىمسئول گردان لشگر17شلمچه
6سيدعلى اكبر حاج سيدجوادىمسئول گردان لشگر17شلمچه
7على اكبر رضائىمسئول گردان حضرت زهرا عليهاالسلامـ
8اصغر نجفىمعاون گردان لشگر31فاو
9حسينعلى آرامشمعاون گردان تيپ المهدىشوش
10على شالىمسئول اطلاعات لشگر17مهران
11محسن بلنديانمسئول بهدارىخاك عراق
12عبدالحسين مشاطانمسئول مهندسى رزمىجزيره مجنون
13ابوالقاسم وطنپورمسئول اطلاعات عمليات محورـ
14هادى انصاريانمسئول ادوات تيپ ذوالفقارشلمچه
15سيد نورالدين ابراهيمىجانشين لجستيك سپاه مهابادمهاباد
16حفظ اله عابدينىمعاون عمليات سپاه بانهبانه
17عبدالحسين قنبرىجانشين اطلاعات تيپ الهادىرقابيه
18حميد قزوينىمعاون گردان لشگر27اسلام آباد
19رجبعلى بهتوئىمعاون گردان امام رضا عليهالسلامجزيره مجنون
20صفر اسماعيلىمعاون گردان لشگر 10تپه شيخ محمد
مأخذ: بنياد شهيد انقلاب اسلامى استان قزوين.
شورش و اغتشاش مرداد ماه سال 1373
با ارائه لايحه استان شدن قزوين و ردّ لايحه از سوى مجلس شوراى اسلامى، طى آن گروهى از مردم منطقه نسبت به اين اقدام مجلس اعتراض كردند. طرفداران استان شدن قزوين با سردادن شعارهايى اين منطقه را واجد استعدادهاى لازم براى ارتقاء به سطح استان معرفى كرده و به رأى نمايندگان مجلس شوراى اسلامى اعتراض داشتند. بيشتر اجتماعات مردم در مركز شهر و اطراف منزل امام جمعه و فرماندارى شهرستان صورت گرفت.
همزمان با اجتماع معترضين به رد لايحه مذكور، تعدادى از عناصر افراطى با حمله به مغازهها، بانكها و چندين ساختمان سبب وارد آمدن خساراتى به آنها شدند. گزارش خبرنگاران حاكى از آن بود كه در حاليكه مردم سعى داشتند، با تجمع و راهپيمائى آرام خواست خود مبنى بر تبديل قزوين به استان را اعلام نمايند تعدادى عناصر افراطى با حمله به اماكن عمومى، ساختمان چند بانك و اداره را به آتش كشيده و به غارت اموال عمومى و مغازهها پرداختند. در طى اين درگيرىها 20 نفر از افراد دستگير شدند كه پس از بازجويى 10 نفر از آنها آزاد گرديدند.
در بازجويى از افراد دستگير شده فاش شد كه اكثر آنها داراى سابقه شرارت و فساد اخلاقى بوده و يا اينكه گروهى از آنها اصلا ساكن قزوين نيستند. مردم مسلمان قزوين در واكنش به تحركات ماجراجويان كه خواسته قانونى آنها را لوث كرده بودند، با راهپيمايى در خيابانهاى شهر از مسئولان خواستار برخورد قاطع با افراد برهم زننده نظم عمومى شدند. رسانههاى گروهى صهيونيستى و غربى ضمن پخش اخبار پيرامون حوادث قزوين نارضايتى مردم از اوضاع اقتصادى، اجتماعى و سياسى را به عنوان علل اين حوادث مىشمردند.
مشاركت سياسى
نظام سياسى به عنوان مجموعهاى به هم پيوسته از نقشهاى سياسى به عنوان يكى از عناصر مهم نظام اجتماعى محسوب مىشود. يكى از مهمترين عوامل تشكيل دهنده شرايط سياسى، مشاركت در امور سياسى بوده و نماد اصلى مشاركت سياسى انتخابات مىباشد.
مردم استان قزوين مانند ساير مردم ايران اسلامى در تمامى صحنههاى انقلاب حضور چشمگيرى داشتهاند. پس از پيروزى انقلاب اسلامى، مردم اين استان با حضور گسترده خود در راه پيمايىها و انتخابات دين خود را نسبت به انقلاب و نظام ادا نمودهاند. هر چند آمار دقيقى از آراء و ميزان مشاركت مردم اين استان در دست نيست و همواره آراء اين استان جزء تهران محاسبه گرديده است، اما محاسبه ميزان مشاركت مردم اين استان از روى آمار موجود حكايت از حضور گسترده آنها در صحنه دارد، به گونهاى كه در هشتمين دوره رياست جمهورى 8/74 درصد واجدين شرايط پاى صندوقهاى راى حاضر شدهاند.
مشاركت مردمى در انتخابات مجلس شوراى اسلامى نيز حكايت از حضور چشمگير مردم در صحنه دارد. در اولين دوره انتخابات مجلس شوراى اسلامى ميزان مشاركت سياسى 80 درصد، در دومين دوره 84 درصد، در سومين دوره 18/65 درصد، در چهارمين دوره 02/67 درصد، پنجمين دوره 48/72 درصد و در ششمين دوره 45/67 درصد بوده است.
ميزان مشاركت مردم استان قزوين در انتخابات دورههاى مختلف مجلس شوراى اسلامى
دورهجمعيت واجدشرايط راىدادنكل آراءميزانمشاركت(درصد)
اول596/297290/23880
دوم697/339393/28584
سوم312/424546/27618/65
دورهجمعيت واجدشرايط راىدادنكل آراءميزانمشاركت(درصد)
چهارم510/480033/32202/67
پنجم436/577518/41848/72
ششم973/649407/43845/67
در ذيل با گذرى بر شش دوره مجلس شوراى اسلامى تاريخ شروع و پايان هر دوره، اسامى نمايندگان استان و محل انتخاب آنان مورد بررسى قرار مىگيرد.
ـ دوره اول
دوره اول مجلس در تاريخ 7 خرداد 1359 آغاز به كار كرد و افراد زير به مجلس راه يافتند:
1ـ سيد عباس ابوترابى فرد قزوين
2ـ علىاكبر حميدزاده گيوى بوئين زهرا آوج
3ـ قهرمان رحمانى تاكستان
اين دوره از مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1363 پايان يافت.
ـ دوره دوم
دوره دوم مجلس در تاريخ 7 خرداد 1363 گشايش يافت و افراد زير به مجلس راه يافتند:
1ـ احمد عزيزى قزوين
2ـ سيد عبدالله هجرتى قزوين
3ـ على اكبر حميدزاده بوئين زهرا و آوج
4ـ سيد حسين محمدى تاكستان
دوره دوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 5 خرداد ماه 1367 پايان يافت.
ـ دوره سوم
دوره سوم مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1367 افتتاح شد و افراد زير به مجلس راه يافتند:
1ـ سيد عبدالله هجرتى قزوين
2ـ احمد عزيزى قزوين
3ـ قهرمان رحمانى تاكستان
4ـ عباس ميرزا ابوطالبى بوئين زهرا و آوج
اين دوره از مجلس در تاريخ 6 خرداد ماه 1371 پايان يافت.
ـ دوره چهارم
چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 7 خرداد 1371 آغاز شد و افراد ذيل به مجلس راه يافتند:
1ـ سيد فتاح مرتضوى قزوين
2ـ سيد احمد نصرى قزوين
3ـ رجب رحمانى تاكستان
4ـ مجيد نادرى بوئين زهرا آوج
چهارمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد 1375 پايان يافت.
ـ دوره پنجم
پنجمين دوره مجلس در تاريخ 12 خرداد 1375 آغاز شد و افراد ذيل به مجلس راه يافتند:
1ـ حسين زاجكانيها قزوين
2ـ سيد فتاح مرتضوى قزوين
3ـ رجب رحمانى تاكستان
4ـ غلام عباس آقاعليخانى بوئين زهرا آوج
پنجمين دوره مجلس شوراى اسلامى در تاريخ 6 خرداد ماه 1379 پايان يافت.
ـ دوره ششم
ششمين دورهمجلس درتاريخ 7خرداد 1379گشايش يافت وافراد زير بهمجلس راه يافتند:
1ـ قدرت الله عليخانى بوئين زهرا و آوج
2ـ رجب رحمانى تاكستان
3ـ سيدناصر قوامى قزوين
4ـ سيد محمد حسن ابوترابى فرد قزوين
ـ دوره هفتم
نمايندگان فعلى استان (دوره هفتم مجلس شوراى اسلامى):
1ـ قدرت الله عليخانى بوئين زهرا و آوج
2ـ رجب رحمانى تاكستان
3ـ سيد محمدحسن ابوترابى فرد قزوين