ÌÓÊÌæ ÇÑÊÈÇØ ÈÇ ãÇ ÎÇäå  

پیشینه مذهبی استان سمنان

از ویکی اطلس فرهنگی ایران

(تفاوت بین نسخه‌ها)
پرش به: ناوبری, جستجو
جز (۱ نسخه)
 
سطر ۱: سطر ۱:
  
 +
) پيشينه مذهبى
 +
 +
با مطالعه اسناد و مدارك تاريخى در مى‏يابيم كه ساكنين قومس چون ساير ايرانيان، قبل از رواج شريعت اسلام، پيرو آيين زرتشت بوده‏اند و در حفظ و صيانت از آن به عنوان آيين به ارث رسيده از نياكانشان، ثابت قدم بوده‏اند.
 +
 +
مسعودى جغرافيا نويس اوايل قرن چهارم هجرى در ذكر اخبار آتشكده‏هاى ايران در دوران قبل از اسلام مى‏نويسد:
 +
 +
«در قومس نيز آتشكده بزرگى بود به نام «حريش» كه معلوم نبود كى ساخته است. گويند اسكندر وقتى بر آنجا تسلط يافت آن آتشكده را به حال خود گذاشت و خاموش نكرد. گويند به روزگار پيش در اينجا شهرى بزرگ بوده كه بنايى عجيب داشته است و در آنجا خانه‏اى بزرگ با ساختمانى شگفت بوده كه بتهايى داشته و چون اين شهر و خانه‏هاى آن ويران شده، اين خانه را ساخته و آتش را در آن نهاده‏اند».
 +
 +
همچنين در ضلع جنوبى دامغان خرابه‏هاى نسبتا زيادى است كه آن را آتشگاه مى‏نامند و گفته‏اند در اين خرابه‏ها معبدى از زمان ساسانيان باقى مانده بود.
 +
 +
پس از فتح شهر رى توسط مسلمانان در فاصله سالهاى 20 تا 25 هجرى (ظاهرا معتبرترين تاريخ سال 22 هجرى است) مسلمانان رهسپار شمال شرق كشور شدند و در مسير خود به سرزمين كومش (قومس) كه شامل ناحيه وسيعى به همين نام و شهرهاى سمنان، دامغان و بسطام از آبادى‏هاى معروف آن به شمار مى‏رفت، رسيدند.
 +
 +
بلاذرى فتح رى و قومس را در عهد عمر گزارش نموده و مى‏گويد: «از جانب اهل رى و قومس پانصد هزار درهم بدادند تا تازيان كسى از ايشان را نكشد و اسيرى نبرند و آتشكده‏اى را ويران نكنند و نيز مى‏خواستند كه مقدار خراجشان برابر اهل نهاوند باشد».
 +
 +
وى درباره حوادث مربوط به دامغان مى‏نويسد: «اهالى دامغان دروازه‏هاى شهر را به صلح بر مسلمانان گشودند».
 +
 +
اين در حالى است كه طبرى سال بيست و دوم هجرى را سال فتح دامغان ذكر مى‏كند. گرچه بنا به رواياتى نيز سال سى‏ام هجرى (زمان خلافت عثمان)، زمان تصرف قومس توسط عبدالله بن عامر كريز ذكر شده است.
 +
 +
به هر ترتيب دامغان نيز از جمله شهرهاى قومس بود كه توسط سپاهيان اسلام در فاصله سالهاى 19 تا 30 هجرى گشوده شده و با ساختن مسجدى در شهر، طومار آيين زرتشتى از آن برچيده شد.
 +
 +
همزمان با اسكان برخى از قبايل عرب در خراسان، دسته‏اى نيز در قومس رحل اقامت افكندند؛ چنان كه در ادوار بعد، از اسكان قبيله‏اى تازى در دامغان خبر مى‏رسد.
 +
 +
بدين ترتيب، تصرف ايران براى مسلمين، در ابتدا با مشكلات زيادى همراه بوده است و جز عده‏اى ازكشاورزان و اهل حرف و صنعت.
 +
 +
ساير اقشار جامعه به علت عدم آگاهى از احكام دين مبين اسلام و برداشتى كه از مسلمانان به عنوان لشكريان دولت غالب داشتند، سعى كردند و دين خود را حفظ كنند ولى به تدريج تا اوايل قرن پنجم هجرى به جهات مختلف از جمله مجالست و معاشرت با مسلمانان و آگاهى از اصول دين اسلام، آيين جديد را پذيرفتند.
 +
 +
از قرن دوم هجرى همزمان با شروع نهضت ضد بيگانه در ايران كه طرفدارى از فرزندان على بن ابيطالب عليه‏السلام را مى‏توان يكى از دلايل آن به شمار آورد، شيعيان ايران براى نجات جان از علويان بى پناه، از دست خلفاى عباسى، كه بنابر عقيده‏شان غاصب خلافت به شمار مى‏آمدند، تا مراحل خطرناكى پيش رفتند.
 +
 +
واقعه تاريخى «در جزين» سمنان و كشته شدن سى و نه تن از مردم «در جزين» به خاطر حمايت از يكى از سادات علوى را مى‏توان در زمره اين موارد به شمار آورد.
 +
 +
يكى از موارد تأثير علويان در سمنان، عزيمت گروهى از آنها به سمنك قديم يا محلات ثلاث سمنان و استقرار آنان در اين ناحيه است كه اين محل با داشتن قلاع مستحكم، يكى از امن‏ترين نقاط به شمار مى‏آمد و وجود آرامگاههاى متعدد علويان در اين محلات، گوياى همين مسأله است.
 +
 +
از مهم‏ترين وقايع قابل توجه براى مردم شيعه مذهب سمنان در آغاز قرن سوم هجرى، سفر امام هشتم حضرت على بن موسى الرضا عليه‏السلام به مرو و توقف آن حضرت در سمنان است.
 +
 +
در سال 198 ه .ق، مأمون خليفه عباسى نماينده‏اى به نام رجاء بن ابى‏ضحاك را به مدينه فرستاد تا از حضرت رضا عليه‏السلام براى آمدن به مرو دعوت به عمل آورد، ولى امام عليه‏السلام از قبول دعوت اكراه داشت، اما بنابر مصالحى در سال 201 ه .ق به بغداد آمد و از راه همدان، قم و رى وارد سمنان شد و به دستور ايشان، حضرت يحيى بن موسى بن جعفر عليه‏السلام براى ارشاد خلق در سمنان رحل اقامت افكند.
 +
 +
در حال حاضر اكثر قريب به اتفاق مردم شاهرود مسلمان و پيرو مذهب شيعه اثنى عشرى هستند. عده‏اى از عراقى‏ها كه قبل از پيروزى انقلاب اسلامى رانده شده بودند در اين شهرستان سكونت يافته‏اند و شافعى مذهب هستند.
 +
 +
مردم دامغان نيز پيرو مذهب تشيع هستند.
 +
 +
در گرمسار نيز اكثر قريب به اتفاق مردم، مسلمان و پيرو مذهب شيعه اثنى‏عشرى مى‏باشند.
 +
 +
بر اساس نتايج سرشمارى آبان 1375، اكثريت قريب به اتفاق جمعيت استان سمنان (65/99 درصد) را مسلمانان تشكيل مى‏داده‏اند. اين نسبت در نقاط شهرى 61/99 درصد و در نقاط روستايى 75/99 درصد بوده است. همچنين 02/0 درصد از جمعيت استان پيرو دين زرتشت، 01/0 درصد مسيحى و 32/0 درصد اظهار نشده بوده است.
 +
 +
بر اساس اين آمار، از مجموع جمعيت استان 499708 نفر مسلمان، 81 نفر زرتشتى، 37 نفر مسيحى، 562 نفر ساير اديان و 1059 نفر اظهار نشده مى‏باشد.
  
 
{{منابع}}
 
{{منابع}}
 
[[رده:پیشینه مذهبی]]
 
[[رده:پیشینه مذهبی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۰۶

) پيشينه مذهبى

با مطالعه اسناد و مدارك تاريخى در مى‏يابيم كه ساكنين قومس چون ساير ايرانيان، قبل از رواج شريعت اسلام، پيرو آيين زرتشت بوده‏اند و در حفظ و صيانت از آن به عنوان آيين به ارث رسيده از نياكانشان، ثابت قدم بوده‏اند.

مسعودى جغرافيا نويس اوايل قرن چهارم هجرى در ذكر اخبار آتشكده‏هاى ايران در دوران قبل از اسلام مى‏نويسد:

«در قومس نيز آتشكده بزرگى بود به نام «حريش» كه معلوم نبود كى ساخته است. گويند اسكندر وقتى بر آنجا تسلط يافت آن آتشكده را به حال خود گذاشت و خاموش نكرد. گويند به روزگار پيش در اينجا شهرى بزرگ بوده كه بنايى عجيب داشته است و در آنجا خانه‏اى بزرگ با ساختمانى شگفت بوده كه بتهايى داشته و چون اين شهر و خانه‏هاى آن ويران شده، اين خانه را ساخته و آتش را در آن نهاده‏اند».

همچنين در ضلع جنوبى دامغان خرابه‏هاى نسبتا زيادى است كه آن را آتشگاه مى‏نامند و گفته‏اند در اين خرابه‏ها معبدى از زمان ساسانيان باقى مانده بود.

پس از فتح شهر رى توسط مسلمانان در فاصله سالهاى 20 تا 25 هجرى (ظاهرا معتبرترين تاريخ سال 22 هجرى است) مسلمانان رهسپار شمال شرق كشور شدند و در مسير خود به سرزمين كومش (قومس) كه شامل ناحيه وسيعى به همين نام و شهرهاى سمنان، دامغان و بسطام از آبادى‏هاى معروف آن به شمار مى‏رفت، رسيدند.

بلاذرى فتح رى و قومس را در عهد عمر گزارش نموده و مى‏گويد: «از جانب اهل رى و قومس پانصد هزار درهم بدادند تا تازيان كسى از ايشان را نكشد و اسيرى نبرند و آتشكده‏اى را ويران نكنند و نيز مى‏خواستند كه مقدار خراجشان برابر اهل نهاوند باشد».

وى درباره حوادث مربوط به دامغان مى‏نويسد: «اهالى دامغان دروازه‏هاى شهر را به صلح بر مسلمانان گشودند».

اين در حالى است كه طبرى سال بيست و دوم هجرى را سال فتح دامغان ذكر مى‏كند. گرچه بنا به رواياتى نيز سال سى‏ام هجرى (زمان خلافت عثمان)، زمان تصرف قومس توسط عبدالله بن عامر كريز ذكر شده است.

به هر ترتيب دامغان نيز از جمله شهرهاى قومس بود كه توسط سپاهيان اسلام در فاصله سالهاى 19 تا 30 هجرى گشوده شده و با ساختن مسجدى در شهر، طومار آيين زرتشتى از آن برچيده شد.

همزمان با اسكان برخى از قبايل عرب در خراسان، دسته‏اى نيز در قومس رحل اقامت افكندند؛ چنان كه در ادوار بعد، از اسكان قبيله‏اى تازى در دامغان خبر مى‏رسد.

بدين ترتيب، تصرف ايران براى مسلمين، در ابتدا با مشكلات زيادى همراه بوده است و جز عده‏اى ازكشاورزان و اهل حرف و صنعت.

ساير اقشار جامعه به علت عدم آگاهى از احكام دين مبين اسلام و برداشتى كه از مسلمانان به عنوان لشكريان دولت غالب داشتند، سعى كردند و دين خود را حفظ كنند ولى به تدريج تا اوايل قرن پنجم هجرى به جهات مختلف از جمله مجالست و معاشرت با مسلمانان و آگاهى از اصول دين اسلام، آيين جديد را پذيرفتند.

از قرن دوم هجرى همزمان با شروع نهضت ضد بيگانه در ايران كه طرفدارى از فرزندان على بن ابيطالب عليه‏السلام را مى‏توان يكى از دلايل آن به شمار آورد، شيعيان ايران براى نجات جان از علويان بى پناه، از دست خلفاى عباسى، كه بنابر عقيده‏شان غاصب خلافت به شمار مى‏آمدند، تا مراحل خطرناكى پيش رفتند.

واقعه تاريخى «در جزين» سمنان و كشته شدن سى و نه تن از مردم «در جزين» به خاطر حمايت از يكى از سادات علوى را مى‏توان در زمره اين موارد به شمار آورد.

يكى از موارد تأثير علويان در سمنان، عزيمت گروهى از آنها به سمنك قديم يا محلات ثلاث سمنان و استقرار آنان در اين ناحيه است كه اين محل با داشتن قلاع مستحكم، يكى از امن‏ترين نقاط به شمار مى‏آمد و وجود آرامگاههاى متعدد علويان در اين محلات، گوياى همين مسأله است.

از مهم‏ترين وقايع قابل توجه براى مردم شيعه مذهب سمنان در آغاز قرن سوم هجرى، سفر امام هشتم حضرت على بن موسى الرضا عليه‏السلام به مرو و توقف آن حضرت در سمنان است.

در سال 198 ه .ق، مأمون خليفه عباسى نماينده‏اى به نام رجاء بن ابى‏ضحاك را به مدينه فرستاد تا از حضرت رضا عليه‏السلام براى آمدن به مرو دعوت به عمل آورد، ولى امام عليه‏السلام از قبول دعوت اكراه داشت، اما بنابر مصالحى در سال 201 ه .ق به بغداد آمد و از راه همدان، قم و رى وارد سمنان شد و به دستور ايشان، حضرت يحيى بن موسى بن جعفر عليه‏السلام براى ارشاد خلق در سمنان رحل اقامت افكند.

در حال حاضر اكثر قريب به اتفاق مردم شاهرود مسلمان و پيرو مذهب شيعه اثنى عشرى هستند. عده‏اى از عراقى‏ها كه قبل از پيروزى انقلاب اسلامى رانده شده بودند در اين شهرستان سكونت يافته‏اند و شافعى مذهب هستند.

مردم دامغان نيز پيرو مذهب تشيع هستند.

در گرمسار نيز اكثر قريب به اتفاق مردم، مسلمان و پيرو مذهب شيعه اثنى‏عشرى مى‏باشند.

بر اساس نتايج سرشمارى آبان 1375، اكثريت قريب به اتفاق جمعيت استان سمنان (65/99 درصد) را مسلمانان تشكيل مى‏داده‏اند. اين نسبت در نقاط شهرى 61/99 درصد و در نقاط روستايى 75/99 درصد بوده است. همچنين 02/0 درصد از جمعيت استان پيرو دين زرتشت، 01/0 درصد مسيحى و 32/0 درصد اظهار نشده بوده است.

بر اساس اين آمار، از مجموع جمعيت استان 499708 نفر مسلمان، 81 نفر زرتشتى، 37 نفر مسيحى، 562 نفر ساير اديان و 1059 نفر اظهار نشده مى‏باشد.


منابع