شعرا و ادیبان استان چهارمحال و بختیاری
از ویکی اطلس فرهنگی ایران
مدیر سیستم (بحث | مشارکتها) |
|||
(یک ویرایش میانی توسط یک کاربر نشان داده نشدهاست) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | عمان سامانى | ||
+ | |||
+ | ميرزا نورالله عمان سامانى، تاج الشعراء از شاعران مشهور قرن سيزدهم در سال 1239 ه .ق درسامان از روستاهاى چهارمحال و بختيارى زاده شد. در نوجوانى به سرودن شعر پرداخت، سپس براى كسب تجربه به اصفهان عزيمت نمود و در انجمن ادبى ابوالفقراى اصفهان شركت جست. | ||
+ | |||
+ | عمان در مثنوى گنجينه الاسرار اشعار ناب عرفانى، در وقايع عاشورا سروده است. | ||
+ | |||
+ | او در سال 1322 ه .ق در سامان دارفانى را وداع و در نجف اشرف مدفون گرديد. | ||
+ | |||
+ | از اشعار او در رثاى على اكبر عليهالسلام از زبان امام حسين: | ||
+ | |||
+ | گفت كاى فرزند مقبل آمدى آفت جان، رهزن دل آمدى | ||
+ | كردهاى از حق تجلى اى پسر زين تجلى فتنهها دارى به سر | ||
+ | راست بهر فتنه، قامت كرده اىوه كزين قامت، قيامت كردهاى. | ||
+ | |||
+ | دهقان سامانى | ||
+ | |||
+ | ميرزا ابوالفتح دهقان، سيف الشعراء، از شاعران مشهور قرن سيزدهم است، دهقان درسال 1240 ه .ق در روستاى سامان از روستاهاى چهارمحال و بختيارى به دنيا آمد. | ||
+ | |||
+ | در جوانى از زادگاهش به اصفهان رفت و پس از سالها اقامت در آنجا و شركت در انجمن ادبى اصفهان شركت نمود. دهقان از شاعران توانا و ساده و بى پيرايه بود و مضامين نو در اشعار او زياد به چشم مىخورد. | ||
+ | |||
+ | وى پس از سالها اقامت در اصفهان به سامان بازگشت و در سال 1326 ه .ق در آنجا در گذشت. | ||
+ | |||
+ | ديوان او مشتمل بر هفتاد هزاربيت است. | ||
+ | |||
+ | ميرزا ابوطالب برجيس | ||
+ | |||
+ | ميرزا ابوطالب برجيس در سال 1250 ه .ق در فرخ شهر ديده به جهان گشود. پس از تحصيلات مقدماتى در زادگان خود، راهى اصفهان شد و به تحصيل علوم دينى پرداخت. سپس به فرخ شهر بازگشت و به تاسيس انجمن ادبى و مدرسه سعادت پرداخت. | ||
+ | |||
+ | از اشعار اوست: | ||
+ | |||
+ | آنيم كه عشق رخ زيباى تو داريم اندر دل جان مهر و تولاى تو داريم | ||
+ | بى منزل مأوايى و هر جاست تراجا بيجا طلب منزل و مأواى تو داريم | ||
+ | |||
+ | داراب افسر بختيارى | ||
+ | |||
+ | داراب، افسر بختيارى در سال 1279 ه .ق در روستاى چغاخور، چهارمحال و بختيارى ولادت يافت. | ||
+ | |||
+ | داراب در سن سى سالگى شروع به سرودن شعر كرد. او در شعرش به راحتى با نظم به جاى كلمات، صحنه را براى خواننده به تصوير مىكشيد. | ||
+ | |||
+ | «خدائيه» شاهكار ادبيات افسر است كه در آن عظمت خداوند را به زبان ساده روستايى به نظم كشيده است. | ||
+ | |||
+ | مجموعه «رستاخيز مسجد سليمان» نمونه كاملى از ابراز احساسات ملى و افكار وطن پرستانه اوست. ديوان افسر همانند شاهنامه در ميان بختيارىها داراى ارزش فراوانى است. در مدح امير المومنين عليهالسلام آورده است: | ||
+ | |||
+ | افسر در سال 1350 ه .ق در 71 سالگى ديده از جهان فرو بست. | ||
+ | |||
+ | عشق تو مرا بس كه برافروخته جانم اينست كه از عشق تو دايم به فغانم | ||
+ | |||
+ | حجت الاسلام فنايى هفشجانى | ||
+ | |||
+ | ميرزا احمد مهدوى در سال 1316 ه .ق در هفشجان ديده به جهان گشود. وى تحصيلات خود را در حوزه علميه اصفهان به اتمام رسانيد. سپس براى تبليغ به زادگاه خود بازگشت و به امور شرعى و حل مشكلات مردم پرداخت. | ||
+ | |||
+ | حجت الاسلام فنايى در فنون شعر مهارتى به سزا داشت و شاعرانى را در اين خطّه تربيت كرد فنايى در حسن خلق و كرامت انسانى و عزت نفس زبانزد خاص و عام بوده و به همين دليل اهالى به او علاقه وافرى داشند. او در شعر به فنايى تخلص مىجست. | ||
+ | |||
+ | اشعار زير را فنايى در عزت نفس سروده است: | ||
+ | |||
+ | مكن در گوش هر نامحرمى شرح نياز دل عزيز من مگو با هر كس بيهوده راز دل | ||
+ | مده از دست آسان عزت نفس شريف خود كه خود گنجى است همره در نشيب و در فراز دل | ||
+ | دل از افشاى راز خويش دارد احتراز اول تو هم كن احتراز از احتراز دل | ||
+ | به كشف راز اگر روزى رضا دادى تو در حاجت بگو با اهل دربارى كه سازد برگ ساز دل. | ||
+ | |||
+ | نيره بروجنى | ||
+ | |||
+ | بانو ماهرخ شارق، متخلص به «نيره» در سال 1324 ه .ق متولد شد. پدرش مهدى شارق نيز از شاعران معروف بروجن بوده است. | ||
+ | |||
+ | از اشعار او درباره حجاب است: | ||
+ | |||
+ | كسى كه روى زنان بى حجاب مىخواهد تمتّعى ز اعوان شباب مىخواهد | ||
+ | فقط ز راه هوى و هوس به فكر دگر مرا و صد چو تو را بىحجاب مىخواهد | ||
+ | |||
+ | مرتضى فارسانى | ||
+ | |||
+ | سيد كمال الدين، مرتضى فرزند سيد جواد از سادات فارسان در سال 1291 ه .ش در اين شهر زاده شد. وى پس از تحصيلات در مكتب خانه، از طريق مطالعه و همنشينى با دانشوران، آثار قلمى متعددى را تاليف نمود. | ||
+ | |||
+ | از اين آثار مىتوان از گفتار بزرگان (منثور 5 جلد)، گفتار بزرگان (منظوم 5 جلد)، جواهر النوادر، تاريخ شعراى ايرانى، تاثير نگاه، رباعيات فارسانى، دو بيتىهاى فارسانى نام برد. | ||
+ | |||
+ | حائرى بروجنى | ||
+ | |||
+ | خاور حائرى، متخلص به «حايرى»، در سال 1334 ه .ق در بروجن به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتى را در زادگاهش گذراند، سپس براى تجربه اندوزى و تكميل دانش خود به اصفهان عزيمت نمود. وى سرودن شعر را از نوجوانى آغاز كرد و بخشى از سرودهاى خود را نشريات به چاپ رساند او در ابتدا سرودن به خاور و سپس به حائرى تخلص جست. از اشعار اوست: | ||
+ | |||
+ | اى خوشا با عقل، بازوى توانا داشتن الفت و هم صحبتى با شخصى دانا داشتن | ||
+ | حاصل امروز را با خرمى كردن حصار تخم سبزى هم براى روز فردا داشتن | ||
+ | |||
+ | فتح الله اسلامى نيا (زارع) | ||
+ | |||
+ | فتح الله اسلامى نيا، متخلص به زارع در سال 1305 ه .ش در شهرك ولادت يافت. وى پس از تحصيلات مقدماتى در مدرسه اماميه شهركرد به اصفهان عزيمت و در مدرسه جده بزرگ به تحصيل پرداخت. | ||
+ | |||
+ | زارع سپس به روستاى خود بازگشت و به زراعت و كشاورزى پرداخت. اشعار او بيشتر در مناقب و مراثى خاندان عصمت و طهارت است. او بالغ بر هفتاد هزار بيت شعر سروده است. | ||
+ | |||
+ | از اشعار او در مناقب امام رضا عليهالسلام اين چنين است: | ||
+ | |||
+ | اى برده دل ز مسلم و هندو از يك طرف نه، بلكه ز هر سو | ||
+ | هر كس به لطف و مهر تو پى برد جز در رهت نكرد تكاپو | ||
+ | |||
+ | سرحدى قهفرخى (فرخ شهرى) | ||
+ | |||
+ | سرحدى از شاعران برجسته خطه چهارمحال و بختيارى است. عمان سامانى در تذكره مخزن الدرر او را نكتهپردازى اديب و فصيحى عندليب دانسته است. وى در انواع شعر استادى مسلم و در بين شاعران استان سرآمد بوده است. | ||
+ | |||
+ | سرحدى در جوانى به اصفهان آمد و به دانش اندوزى پرداخت. وى داراى ديوانى است كه داراى حدود 40000 بيت است. | ||
+ | |||
+ | از اشعار اوست: | ||
+ | |||
+ | آن زمان لذت حضور برى كه تو را هر چه هست قالب شد | ||
+ | مطلبى نيك گفت واعظ شهر هر كه بشنيد نيك طالب شد | ||
+ | گفت الكاسب حبيب الله همه كس سوى كسب راغب شد | ||
+ | |||
+ | همايون عليدوستى | ||
+ | |||
+ | همايون از شاعران معاصر استان و اهل شهرك است. وى در اين اواخر در كانون شعرى استان فعاليت مىكرد. مجموعه اشعارش در سال 1368 ه .ش تحت عنوان «اشك فانوس» منتشر شده است. | ||
+ | |||
+ | از اشعار او در سوگ امام خمينى(ره) تحت عنوان «سوگ آفتاب» اين چنين است: | ||
+ | |||
+ | هواى شهر پر از سوگ سوگواران است نوشته در سفر از عرش تا جماران است | ||
+ | بيا كه شب همه شب غرق اشك و آه شويم براى گريه از سر تا به پا نگاه شويم | ||
+ | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
[[رده:شعرا و ادیبان]] | [[رده:شعرا و ادیبان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۵۷
عمان سامانى
ميرزا نورالله عمان سامانى، تاج الشعراء از شاعران مشهور قرن سيزدهم در سال 1239 ه .ق درسامان از روستاهاى چهارمحال و بختيارى زاده شد. در نوجوانى به سرودن شعر پرداخت، سپس براى كسب تجربه به اصفهان عزيمت نمود و در انجمن ادبى ابوالفقراى اصفهان شركت جست.
عمان در مثنوى گنجينه الاسرار اشعار ناب عرفانى، در وقايع عاشورا سروده است.
او در سال 1322 ه .ق در سامان دارفانى را وداع و در نجف اشرف مدفون گرديد.
از اشعار او در رثاى على اكبر عليهالسلام از زبان امام حسين:
گفت كاى فرزند مقبل آمدى آفت جان، رهزن دل آمدى كردهاى از حق تجلى اى پسر زين تجلى فتنهها دارى به سر راست بهر فتنه، قامت كرده اىوه كزين قامت، قيامت كردهاى.
دهقان سامانى
ميرزا ابوالفتح دهقان، سيف الشعراء، از شاعران مشهور قرن سيزدهم است، دهقان درسال 1240 ه .ق در روستاى سامان از روستاهاى چهارمحال و بختيارى به دنيا آمد.
در جوانى از زادگاهش به اصفهان رفت و پس از سالها اقامت در آنجا و شركت در انجمن ادبى اصفهان شركت نمود. دهقان از شاعران توانا و ساده و بى پيرايه بود و مضامين نو در اشعار او زياد به چشم مىخورد.
وى پس از سالها اقامت در اصفهان به سامان بازگشت و در سال 1326 ه .ق در آنجا در گذشت.
ديوان او مشتمل بر هفتاد هزاربيت است.
ميرزا ابوطالب برجيس
ميرزا ابوطالب برجيس در سال 1250 ه .ق در فرخ شهر ديده به جهان گشود. پس از تحصيلات مقدماتى در زادگان خود، راهى اصفهان شد و به تحصيل علوم دينى پرداخت. سپس به فرخ شهر بازگشت و به تاسيس انجمن ادبى و مدرسه سعادت پرداخت.
از اشعار اوست:
آنيم كه عشق رخ زيباى تو داريم اندر دل جان مهر و تولاى تو داريم بى منزل مأوايى و هر جاست تراجا بيجا طلب منزل و مأواى تو داريم
داراب افسر بختيارى
داراب، افسر بختيارى در سال 1279 ه .ق در روستاى چغاخور، چهارمحال و بختيارى ولادت يافت.
داراب در سن سى سالگى شروع به سرودن شعر كرد. او در شعرش به راحتى با نظم به جاى كلمات، صحنه را براى خواننده به تصوير مىكشيد.
«خدائيه» شاهكار ادبيات افسر است كه در آن عظمت خداوند را به زبان ساده روستايى به نظم كشيده است.
مجموعه «رستاخيز مسجد سليمان» نمونه كاملى از ابراز احساسات ملى و افكار وطن پرستانه اوست. ديوان افسر همانند شاهنامه در ميان بختيارىها داراى ارزش فراوانى است. در مدح امير المومنين عليهالسلام آورده است:
افسر در سال 1350 ه .ق در 71 سالگى ديده از جهان فرو بست.
عشق تو مرا بس كه برافروخته جانم اينست كه از عشق تو دايم به فغانم
حجت الاسلام فنايى هفشجانى
ميرزا احمد مهدوى در سال 1316 ه .ق در هفشجان ديده به جهان گشود. وى تحصيلات خود را در حوزه علميه اصفهان به اتمام رسانيد. سپس براى تبليغ به زادگاه خود بازگشت و به امور شرعى و حل مشكلات مردم پرداخت.
حجت الاسلام فنايى در فنون شعر مهارتى به سزا داشت و شاعرانى را در اين خطّه تربيت كرد فنايى در حسن خلق و كرامت انسانى و عزت نفس زبانزد خاص و عام بوده و به همين دليل اهالى به او علاقه وافرى داشند. او در شعر به فنايى تخلص مىجست.
اشعار زير را فنايى در عزت نفس سروده است:
مكن در گوش هر نامحرمى شرح نياز دل عزيز من مگو با هر كس بيهوده راز دل مده از دست آسان عزت نفس شريف خود كه خود گنجى است همره در نشيب و در فراز دل دل از افشاى راز خويش دارد احتراز اول تو هم كن احتراز از احتراز دل به كشف راز اگر روزى رضا دادى تو در حاجت بگو با اهل دربارى كه سازد برگ ساز دل.
نيره بروجنى
بانو ماهرخ شارق، متخلص به «نيره» در سال 1324 ه .ق متولد شد. پدرش مهدى شارق نيز از شاعران معروف بروجن بوده است.
از اشعار او درباره حجاب است:
كسى كه روى زنان بى حجاب مىخواهد تمتّعى ز اعوان شباب مىخواهد فقط ز راه هوى و هوس به فكر دگر مرا و صد چو تو را بىحجاب مىخواهد
مرتضى فارسانى
سيد كمال الدين، مرتضى فرزند سيد جواد از سادات فارسان در سال 1291 ه .ش در اين شهر زاده شد. وى پس از تحصيلات در مكتب خانه، از طريق مطالعه و همنشينى با دانشوران، آثار قلمى متعددى را تاليف نمود.
از اين آثار مىتوان از گفتار بزرگان (منثور 5 جلد)، گفتار بزرگان (منظوم 5 جلد)، جواهر النوادر، تاريخ شعراى ايرانى، تاثير نگاه، رباعيات فارسانى، دو بيتىهاى فارسانى نام برد.
حائرى بروجنى
خاور حائرى، متخلص به «حايرى»، در سال 1334 ه .ق در بروجن به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتى را در زادگاهش گذراند، سپس براى تجربه اندوزى و تكميل دانش خود به اصفهان عزيمت نمود. وى سرودن شعر را از نوجوانى آغاز كرد و بخشى از سرودهاى خود را نشريات به چاپ رساند او در ابتدا سرودن به خاور و سپس به حائرى تخلص جست. از اشعار اوست:
اى خوشا با عقل، بازوى توانا داشتن الفت و هم صحبتى با شخصى دانا داشتن حاصل امروز را با خرمى كردن حصار تخم سبزى هم براى روز فردا داشتن
فتح الله اسلامى نيا (زارع)
فتح الله اسلامى نيا، متخلص به زارع در سال 1305 ه .ش در شهرك ولادت يافت. وى پس از تحصيلات مقدماتى در مدرسه اماميه شهركرد به اصفهان عزيمت و در مدرسه جده بزرگ به تحصيل پرداخت.
زارع سپس به روستاى خود بازگشت و به زراعت و كشاورزى پرداخت. اشعار او بيشتر در مناقب و مراثى خاندان عصمت و طهارت است. او بالغ بر هفتاد هزار بيت شعر سروده است.
از اشعار او در مناقب امام رضا عليهالسلام اين چنين است:
اى برده دل ز مسلم و هندو از يك طرف نه، بلكه ز هر سو هر كس به لطف و مهر تو پى برد جز در رهت نكرد تكاپو
سرحدى قهفرخى (فرخ شهرى)
سرحدى از شاعران برجسته خطه چهارمحال و بختيارى است. عمان سامانى در تذكره مخزن الدرر او را نكتهپردازى اديب و فصيحى عندليب دانسته است. وى در انواع شعر استادى مسلم و در بين شاعران استان سرآمد بوده است.
سرحدى در جوانى به اصفهان آمد و به دانش اندوزى پرداخت. وى داراى ديوانى است كه داراى حدود 40000 بيت است.
از اشعار اوست:
آن زمان لذت حضور برى كه تو را هر چه هست قالب شد مطلبى نيك گفت واعظ شهر هر كه بشنيد نيك طالب شد گفت الكاسب حبيب الله همه كس سوى كسب راغب شد
همايون عليدوستى
همايون از شاعران معاصر استان و اهل شهرك است. وى در اين اواخر در كانون شعرى استان فعاليت مىكرد. مجموعه اشعارش در سال 1368 ه .ش تحت عنوان «اشك فانوس» منتشر شده است.
از اشعار او در سوگ امام خمينى(ره) تحت عنوان «سوگ آفتاب» اين چنين است:
هواى شهر پر از سوگ سوگواران است نوشته در سفر از عرش تا جماران است بيا كه شب همه شب غرق اشك و آه شويم براى گريه از سر تا به پا نگاه شويم